درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل لینک هوشمند نويسندگان
دختر جنوبي دختر جنوبي حتما حتمابخونيد خيلي قشنكه:وقتي١٥سالت بودومن بهت كفتم دوستت دارم....صورتت ازشرم سرخ شدوسرتوبه زيرانداختي ولبخند زدي وقتي ٢٠سالت بودومن بهت كفتم كه دوستت دارم سرتوكذاشتي رؤشؤنه ام ودستم روتودستت كرفتي انكارازاين كه منوازدست بدي وحشت داشتي وقتي كه ٢٥سالت ومن بهت كفتم كه دوستت دارم صبحانه مواماده كردي ؤبرام اوردي ...وپيشونيموبوسيدي ؤكفتي بهتره عجله كني ..داره ديرت ميشه وقتي٣٠سالت شدومن بهت كفتم دؤستت دارم بهم كفتي دوستت دارم بهم كفتي اكه راستي دوستم داري بعدازكارت زودبياخونه وقتي٤٠سالت شدومن بهت كفتم دوستت دارم توداشتي ميزشام وتميزميكردي وكفتي باشه عزيزم ولي الان وقته اينه كه بري تودرسهابه بجمون كمك كني وقتي ٥٠سالت شدومن بهت كفتم دوستت دارم توهمونجوركه بافتني مي بافتي بهم نكاه كردي وخنديدي وقتي٦٠سالن شدومن بهت كفتم دوستت دارموتوبهم لبخندزدي وقتي ٧٠سالت شدومن بهت كفتم جقدردوستت دارم درحالي كه رؤصندلي راحتيمون نشسته بوديم من نامه عاشقانه ٥٠سال پيش براي من ميخوندي كه براي من نوشته بوديروميخوندم ودستامون تودست هم بود وقتي كه ٨٠سالت شد...اين توبودي كه كفتي دوستم داري نتونستم جيزي بكم ..فقط اشك توجشمام جمع شد اون روزبهترين روززندكي من بود...جون توكغتي دوستم داري نظرات شما عزیزان: یک شنبه 20 مرداد 1392برچسب:, :: 6:29 :: نويسنده : ماندانا
|